آسیبشناسی و آفت زدایی از مراسم عزاداری
سخنرانی سید احمد خاتمی (قسمت دوم)
2. غلو
آسیب دیگر طرح مسائل غلوآمیز در عزاداریهاست حسین اللهى شدن! زینب اللهى شدن! و از این رهگذر خودرا مقدس جلوه دادن . قرآن کریم از غلو نهى مىکند. یا اهل الکتاب لا تغلوا فى دینکم و لا تقولوا على الله الا الحق.(26) اى اهل کتاب غلو در دین نکنید و بر خدا جزحق نگوئید. قل یااهل الکتاب لا تغلوا فى دینکم.(27) اى اهل کتاب در دینتان غلو نکنید. پیامبر (ص) فرمود: ایاکم و الغلو فى الدین فانما هلک من کان قبلکم بالغلو فى الدین.(28) از غلو در دین بپرهیزیدگذشتگان شما با غلو در دین هلاک شدند. امامان ما شدیدترین برخورد را با غلات داشتند. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: اللهم انى برىء من الغلاه کبراءه عیسى بن مریم من النصارى اللهم اخذلهم ابداً و لاتنتصر منهم احداً.(29) خدایا من از غلات بیزارم همانند بیزارى حضرت عیسى از نصارى خدایا آنها را تا همیشه خوار کن و هیچکداماز آنها را یارى مکن. و برخى از غلاتى را که مدعى ربوبیت مولى على(ع) بودند سوزاند.(30) امام صادق(ع) فرمود: احذروا على شبابکم الغلاه لا یفسدوهم فان الغلاه شر خلق الله یصغرون عظمه الله ویدع ون الربوبیه لعبادالله والله ان الغلاه اشر من الیهود و النصارى و المجوس و الذین اشرکوا.(31) از جوانان خود از شر غلات برحذر باشید مباد آنها را فاسد کنند همانند غلات بدترین بندگان خدا هستندعظمت خداوند را تحقیر کرد و ادعاى خدائى براى بندگان خدا دارند بخدا قسم غلات بدتر از یهود و نصارى ومجوس و مشرکان هستند. امام رضا(ع) فرمود: لعن الله الغلاه... لا تقاعدوهم و لا تصادقوهم و ابرأء منهم برئ الله منهم.(32) خدا غلات را لعنت کند... همنشین اینها نشوید طرح دوستى با آنها نریزید همانگونه که خداوند از آنها برائتجسته شما هم برائت بجوئید.
در رابطه با غلات چهار کتاب زیرخواندنى است.
1. الجذور التاریخیه و النفسیه للغلو و الغلاه تألیف سامى العزیزى؛
2. شبهه الغلو عنه الشیعه تألیف دکتر عبدالرسول غفار؛
3. پژوهشى در باره طوایف غلاه تا پایان غیبت صغرى و موضع ائمه در این باره تألیف اسکندر اسفندیارى؛
4. غالیان کاوشى در جریانها و بر آیندها تألیف نعمت الله صفرى فروشانى.
با این همه انزجارى که ما از اهل بیت(ع) از غلات مىبینیم متأسفانه مىبینیم که همچنان در برخى از عزاداریها بازنمونههایى از غلو مطرح مىشود که تأثیر فراوانى در تخریب چهره ائمه(ع) داشته ودارد و سبب مىشود چهره شیعهکه پیوسته چهرهاى دین مدار منطقى بوده، چهرهاى تحریف شده و نادرست معرفى گردد.
3. دروغ
عرضه دروغ در این عرصهها آفت دیگر این مجالس است ما معتقد نیستیم که هدف وسیله راتوجه کنندچون هدف مقدس است پس از دروغ استفاده شود. این دردى است که صد سال قبل مرحوم محدث نورى در لؤلؤومرجان از آن نالیده و به نحو مبسوط در نکوهش دروغ و دروغگویى در عزاها سخن گفتهاند و نمونههایى هم آوردهاندشهید مطهرى در باره این کتاب مىگوید که من خیال نمىکنم در هیچ کتابى در باره دروغ به طور کلى به اندازهاى که دراین کتاب بحث شده است بحث شده باشد چنین کتابى شاید در دنبا وجود نداشته باشد.(33)
نقل چند نکته در اینجا گفتنى است:
1. برخى مطالبى که در رابطه با سالار شهیدان گفته مىشود دروغ بودنش بیّن است مثل آنکه گفته مىشود طولنیزه سنان 60 ذراع بوده و از بهشت آمده و یا عدد کسانی که با امام حسین جنگیدند 000/600 نفر سواره بودند، یکمیلیون پیاده! و یا 000/800 نفر امام حسین 000/300 نفر آنها را کشت! حضرت عباس 000/ 25 نفر آنها را در حالىکه نص تاریخى مورد اعتماد مىگوید عدد لشکر یزید 000/30 یا 000/80 یا 000/100 بیشتر نبوده است و عدد کسانی که سید الشهدا کشته 1800 نفر بودهاند... برخى مطالب است که دروغ بودنش بین نیست ما باید در برابرمطالب دروغ بیّن موضع داشته باشیم اما دروغ غیر بین را باید تأمل کرد.
2. باید توجه داشت پرورش روضه یعنى متن را محور قراردادن و همان را توضیح دادن دروغ نیست آنچنانکهزبان حال هم اگر وهنآمیز نباشد دروغ نیست.
3. ملاک صحت و سقم و راست و دروغ بودن هم تنها منابع معروف نیست چه بسا مطلبى که در منابع دستدوم هست و صادق است و چه بسا مطلبى که در منابع دست دوم هست و صادق است و چه بسا مطلبى که درمنابعدست اول هست و دروغ است بهر حال دروغ از آفات همیشه مجالس عزا بوده است لیکن حرف این است فراوانندکسانیکه مىخواهند روضه درست بخوانند ولیکن منبع مورد اعتماد ندارد منابعى مثل نفس المهموم، لهوف و...بخشى از روضههاى راست است نه همه آنها.
در اینجا، جا دارد که از حوزههاى علمیه گله کنیم که آیا این همه که از روضههاى دروغ مىنالید آیا گامى درجهت تدوین روضههاى درست برداشتهاید؟ سوگوارانه بایدگفت نه فراوانند جوانهاى متدین مىگویند ما مىخواهیم روضه درست و صحیح بخوانیم شما کتاب به ما معرفى کنید ولى متأسفانه کار نشده است. به هر حال دروغ همیشه حرام است بویژه آنجا که با آن مقدسات هتک شود. مسوغات کذب در فقه ما روشناست: یکى در مقام ضرورت است الدین اکره و قلبه مطمئن بالایمان و دیگر جهت اصلاح بین مردم المصلح لیسبکذاب. هیچ نداریم که گریاندن مردم براى اهل بیت(ع) هم از مسوغات کذب است!
4. مطالب ذلت آمیز
طرح مطالب ذلتآمیز، تعبیرهایى همچون زینب مضطرو... امام زین العابدین بیمار و... که ذلت از ساحتمقدس اهل بیت(ع) بدور است. که: و لله العزه و لرسوله و للمؤمنین(34) حسینى که نه تنها خودش نماد عزت است حتى به بازماندگان خویش هم تأکید بر حفظ عزت دارد: یا اخیه انىاقسمت علیک فابرئ قسمى لا تشفّى على حبیبا و لا تخمشى على وجهاً و لا تدعى علىّ بالویل و الثبور اذا اناهلکت.(35) خواهرم ترا قسم مىدهم که پس از من گریبان چاک مزن سیلى بر صورت مزن و بر من واژههاى واى ونابودى را به کار مبر.آنوقت با اینهمه تأکید کسى بیاید بگوید:پس ازآنکه عبیدالله بن زیاد عمر بن سعد را به سوى امام حسین فرستاد تا باآن حضرت بجنگد _ چون انبوهسپاهیان عمر سعد را دید و فهمید که با یاران اندکش توان مقابله با آنها را ندارد _ به عمربن سعد گفت یکى از سهپیشنهاد مرا بپذیر:
1. رهایم کن از همان راهى که آمدم برگردم!
2. یا بگذار بروم به مرز و سر حدات ترک و با آنها بجنگم!
3. و یا مرا پیش یزید ببر تا دستم را در دست او بگذارم و با او بیعت کنم تا او خودش در باره من حکم کند!
عمر بن سعد این سه پیشنهاد را از طرف حسین(ع) به ابن زیاد گزارش داد اما ابن زیاد هیچکدام را قبول نکرد وبه عمر سعد نوشت حسین بیش از این دو راه ندارد یا باید زیر فرمان من در آید و به حکم من تسلیم شود و یا کشتهشود!
این قطعاً دروغ است ذلت است و با ساحت مقدس سید الشهدا(ع) سازگارى ندارد گرچه آن را ابن قتیبه دینورى، ابوالفرج اصفهانى، ابن عساکر دمشقى ابن اثیر جزرى ومانند آنها نقل کردهاند.
5. طرح سست معارف اسلامى
مطرح کردن سست معارف اسلامى و ورود خواب در عرصه معارف و یا ملاقاتهاى دروغین. اعتقادى که باخواب درست شود با خواب هم مىرود. در کجاى معارف اسلامى داریم که اهل بیت(ع) کسى را با خواب و رؤیاهدایت کرده باشند، در کجاى سیره اهل بیت ملاقات با ولى الله الاعظم به این ابتذالى درآمده است که هم اینک درکتابها نوشته و در جلسات گفته مىشود. آقائى در کتابش مىنویسد: عیال اینجانب مکرر شرفیاب حضور امام زمانرسیده! و یا آدرس امام زمان_ عج _ این است!! اینها نه تنها خدمت به امام زمان_ عج _ نیست بلکه ضربه به این اعتقادمقدس است که بیش از 350 آیه قرآن تأویل به آن شده و دهها دلیل محکم و متقن دارد. مرحوم علامه سید مهدىبحرالعلوم که ازاعاظم علماى امامیه است مىگوید در زمان غیبت کبرى براى بعضى از حاملین اسرار و علماى ابرارتوفیق تشرف حاصل و به دیدار امام نائل مىشوند ولى چون مأمور به کتمان دیدارند حکم خدا را در پوشش اجماعابراز مىدارند.(36) شیخ انصارى این نظر را پذیرفته و فرموده، در غایت ندرت است(37) حصول آن را براى او حدى من العلما قبولکرده است.(38) آیتالله العظمى وحید خراسانى بارها فرمودند ملاقات در غیبت کبرى به دو صورت واقع مىشود؛ 1. ملاقاتدر حال اختیار؛ 2. ملاقات در حال اضطرار. ملاقات در حال اختیار منحصر به افرادى نظیر سید بن طاووس است کهاحیاناً امام را دیده و شناخته و از او کسب فیض کردهاند اما ملاقات در حال اضطرار مربوط به افرادى است که در حالگرفتارى شدید به ذیل عنایت امام توسل مىشوند و امام خود یا توسط افرادى که دارند از او دستگیرى مىنمایند و نیزفرمودند آنها که در اثر لیاقت و شایستگى به فیض دیدار موفق مىشوند به کسى نمىگویند.
این مدعیان در طلبش بى خبرانند
آن را که خبر شد خبرى باز نیامد
از مراجع عظام تقلید چنین سؤال شده است:برخى از افراد در جلسات یا عزادارى ادعاى ارتباط با معصومین خصوصاً امام زمان(عج) کرده و بدینوسیلهضمن استفادههاى مادى از احساسات دینى مردم سوء استفاده مىنمایند و اینگونه مسائل در جلسات مختلفخصوصاً مجالس زنانه رو به ازدیاد است با توجه به ادعاى ارتباط با معصومین و واسطه بودن آنان و برخى تبعاتاخلاقى که موجب سست شدن اعتقادات مردم به مسائل دینى مىشود مستدعى است نظر مبارک را در باره شرکت دراین جلسات و هرگونه تقویت وترویج این افراد بیان فرمایید؟
آیتالله العظمى صافى چنین پاسخ دادهاند: ادعاى ارتباط خاص با حضرت حجت عجل الله تعالى فرجهالشریف در زمان غیبت دروغ است و شرکت در مجالسى که چنین ادعاها میشود حرام است و مؤمنین باید بى اساسبودن چنین ادعا را براى مردم بیان کنند که گمراه نشوند.
آیتالله العظمى سیستانى: این افراد دروغگو و دجالند و در صورتیکه امکان هدایت آنها نباشد باید مردم رامتوجه نموده تااز آنان دورى کنند.
آیتالله العظمى تبریزى: این مطالب اساس ندارد و تقویت و ترویج این امور موجب وهن مذهب و جایز نیستمؤمنین باید با شرکت نکردن در این مجالس و تذکر دادن به افراد کارى کنند که این مجالس از بى رونقى تعطیل شود.(39)
خواب و مکاشفه
خواب و مکاشفه براى خود بیننده حجت نیست تا چه رسد دیگران و از خواب بدتر مکاشفاتى است کهبعضىها مدعى آنند مرحوم ملا احمد نراقى که از اساتید شیخ انصارى است میفرماید بعضى از علماى امامیه قول وفعل معصوم که در خواب صادر شود حجت دانستهاند اما اکثریت قریب به اتفاق علماء بر خلاف این قول مشىنمودهاند. درروایت حسنه ابراهیم بنهاشم وارد شده که امام صادق(ع) در جواب سائلى که افسانه خواب ابى بن کعبسؤال نموده فرمود ان دین الله اعز ان یرى فى النوم. دین خدا عزیزتر از آن است که در خواب دیده شود. سرانجام مىفرماید آنچه مسلم است حجیت کلام معصوم در بیدارى است و وضع عادى نه در خواب و رؤیا وروایات دیگر را هم توجیه کرده و سرانجام قول مشهور _ عدم حجیت _ را پذیرفته است. اینجانب بر این باورم خوابشخص معصوم حجت است نیازى نیست که معصوم شاهدى در بیدارى بر آن بیابد زیرا که شیطان را راهى برمعصومین نیست. مرحوم میرزاى قمى نیز در کتاب قوانین مسئله را طرح و حجیت آنرا مردود دانسته است. ممکن است رؤیا صادقه باشد ولى حجت شرعى ندارد. به هر حال ورود خواب، مکاشفات در عرصه معارف اسلامى به عنوان یک مبنا موجب طرح سست معارفاسلامى شده و اگر خواب مقدس شد چون راهى براى اثبات و نفى آن نیست حربهاى مىشود بدست شیادان که از اینرهگذر دروغهاى خود را جابیاندازند. در پایان عرض مىکنم من منکر برخى از ملاقاتهاى راستین که از ناحیه بزرگانبیان مىشود و نیز مکاشفات صادقانه نیستم لکن معتقدم که اینها نباید مبنا قرار گیرد.
6- جدایى دین از سیاست
جدایى دین از سیاست برخى مىخواهند چنین وا نمود کنند که آنها ولایتىتر از مسئولان نظامند. درمجالس عزادارى مىگویند ما مىخواهیم گریه کنیم کارى به سیاست نداریم. در حالى که خود معصومین را ما ساسهالعباد سیاستمداران خلق مىخوانیم کان فى بنى اسرائیل یسوسهم انبیاءهم انبیاء سیاستمداران بنىاسرائیل بودند.در یک سو لائیکها، سکولارها دم از جدائى دین از سیاست مىزنند و از یک سو متحجرین در پى جدائى دین ازسیاستاند. و این دو گروه در حقیقت دو تیغه یک قیچى هستند که اسلام ناب محمدى(ص) را قیچى مىکنند.
لازم به ذکر است نمىگوئیم مجالس مذهبى ما همانند کانونهاى حزبى محل جار و جنجالهاى سیاسى باشد، امااینکه در رابطه با اصل نظام اسلامى بى تفاوت باشند این آسیب جدى است. نظامى که با رنجهاى بسیار بدست آمدهاست. جلسات عزادارى اهل بیت کاملاً سیاسى بود هم تولّى داشت و هم تبرى. در شرایط آنچنانى دیدند تبرى کارسختى بود اما داشتند.
7. اظهار مطالب موهن
اظهار مطالب موهن و تحقیر غیر مطلوب اهل بیت تحقیرى که تنها در دربار پادشاهان ظالم پاداش دارد دربارگاه امامان معصوم چیزى جز خوارى نیست بعنوان نمونه.
هر کى مىخواد هر چى بگه
من سگ کوى زینبم
بهشت جاودان ز تو
کران و بیکران ز تو
سلطنت جهان ز تو
من سگ کوى زینبم
اهل بیت ذلت را براى پیروانشان نمىپسندند: لا ینبغى للمؤمن ان یذل نفسه. سزاوار نیست مؤمن خود را ذلیلکند البته تواضع و ابراز محبت به اهل بیت ذلت نیست.
از مراجع عظام تقلید سؤال شده است: برخى مداحان شعراى نامناسب خوانده مانند من حسین اللهىام یاقلاده سگ به گردن انداخته یا صداى سگ در مىآورند وظیفه ما در برخورد با این افراد چیست آیتالله العظمىتبریزى فرمودند: مداحى و خواندن اشعار در مجالس اهل بیت(ع) باید طورى باشد که موجب وهن شیعه نباشد و بهانهبه دست دشمنان شیعه ندهد در مجالس اهل بیت(ع) باید اشعارى خوانده شود که فضایل آن بزرگواران بیان شود ومصائب و مظلومیت آنها براى مردم گفته شود ائمه از ما نخواستهاند که خود را به صورت حیوان در آوریم آنچه که از ماخواستهاند این است که مؤمن صالح باشیم و اخلاق ما اخلاقى باشد که از آن بزرگواران رسیده است.(40)
اینها برخى آسیبهاى محتوایى عزاداریها و اینک مىپردازیم به آسیبهاى شکلى:
آسیبهاى شکلى
1. استفاده از موسیقى مبتذل
از آسیبهاى شکلى عزاداریها، استفاده از موسیقىهاى لهوى و حرام در عزاداریهاست. برخى مداحانترانههاى طاغوتى دیروز و یا ترانههاى لس آنجلسى امروز را گوش مىدهند آهنگ همان آهنگ است محتوا را عوضمىکنند این قطعاً حرام است نمىتوان به بهانه انجام مستحبى مرتکب حرام شد مرحوم شیخ اعظم انصارى مىفرمایدالاترى انه لایجوز ادخال السرور فى قلب المؤمن و اجابته بالمحرمات آیا نمىبینى که جایز نیست شاد کردن مؤمن واجابت دعوت او با محرمات باشد. اسلامى که مىگوید قرآن را حق ندارید با لحن ا هل فسق بخوانید قطعاً این اسلاماجازه نمىدهد که از آهنگهاى حرام در عزاداریها استفاده شود. نبى اکرم (ص) فرمود: اقرأ و القرآن بالحان العرب و اصواتها و ایاکم و لحون اهل الفسق و اهل الکبائر. (41) قرآن رابا لحن عربى بخوانید و از لحنهاى اهل فسق و گناهان کبیره بپرهیزید. و یا در بعضى عزاداریها دیده مىشود بجاى آنکهنوحه خوانى شود تنها آهنگ مىنوازند و زنجیر مىزنند اینها بىتردید تحریف عزادارى است و مورد رضاى سالارشهیدان نیست. از مراجع عظام تقلید پرسیده شده است که: استفاده از آلات موسیقى مانند ارگ در مراسم عزادارىچطور است؟
مقام معظم رهبرى آیتالله العظمى خامنهاى فرمودهاند: استفاده از آلات موسیقى مناسب با عزادارى سالارشهیدان نیست و شایسته است مراسم عزادارى به همان صورت متعارفى که از قدیم متداول بوده برگزار شود.
آیتالله العظمى بهجت فرمودهاند آنچه موجب وهن عزادارى است باید اجتناب شود. استعمال آلات موسیقىدر عزادارى خالى از اشکال نیست.
آیتالله العظمى تبریزى : استفاده از آلات موسیقى در عزادارى حرام است.(42)
2- اکتفا به مداحى
اکتفا به مداحى و سینهزنى دیگر آسیب مجالس عزادارى است. درست است که این شورها و عشقها وسینهزنىها و حالها در نهایت تقویت دین است، ما به سهم خودمان خوشحالیم از اینکه ببینیم بجاى اینکه جوانان درمجالس گناه باشند در این مجالس حضور یابند. لیکن سخن این است که اگر این شورها با شعور گره نخورد، ماندگارنخواهد بود. لیکن متأسفانه در برخى مجالس تنها اکتفا، به مداحى است و این آسیب پذیرى آنگاه عمق بیشترى پیدامىکند که ملاحظه کنیم کم کم مجالس فاتحه هم باین سمت و سو مىرود که تنها مداح دعوت مىکند در حالى که اینمجالس از فرصتهاى مناسب توجه دادن مردم به دین و قیامت است اهل بیت(ع) مىپسندیدند که مجالسى که بنام آنهاشکل مىگیرد مجالس محتوائى باشد. حضرت امام صادق(ع) به عبدالله بن حماد بصرى فرمود: بلغنى ان قوماً یأتونه یعنى الحسین من نواحى الکوفه و ناساً غیرهم و نساء، یندبنه و ذلک فى النصف من شعبانفمن بین قارء یقرء. _ محتمل است یعنى قرآن مىخوانند و محتمل است که کتاب مىخوانند _ اخبار مناقب _ و قاصیقص و نادب یندب و قائل یقول المراثى فقلت له نعم جعلت فداک قد شهدت بعض ما تصف فقال الحمد الله الذىجعل فى الناس من یفد الینا و یمدحنا و یرثى علینا و جعل عدونا من یطعن علیهم من قرابتنا او من غیرهم یهددونهم ویقبحون ما یصنعون.(43) به من گزارش دادند که زن و مرد نیمه شعبان به زیارت امام حسین(ع) مىآیند قرآن مىخوانند _ کتاب مناقبمىخوانند قصههاى اهل بیت را مىگویند، روضه خوانى و مرثیه سرائى دارند گفتند آرى فدایت شوم در برخى از اینمراسم من بودهام حضرت فرمود سپاس خداى را که در بین مردم کسانى را قرار داد که ما را مدح مىکند براى ما مرثیهمىخوانند و از دشمنان ما کسانى از نزدیکان و غیر نزدیکان ما کسانى را قرار داد که تهدید کنند آنها را و رفتار زشتشان راتضییع نمایند. شهید مطهرى گوید: معلوم مىشود فلسفه این کار گریستن به تهدید دشمن و تقبیح کار آنهاست. مجالس عزادارى در طول تاریخ منشأ روشنگرى رهیابى به حقیقت بوده است خطیبان خطابه مىخواندند ومرثیه سرایان مرثیه سرائى حداکثر ثوابش ثواب ذکر است پیامبر حلقه علم را بر حلقه ذکر ترجیح داد. در روایتى آمدهاست: و خرج رسول الله(ص) فاذا فى ا لمسجد مجلسان مجلس یتفقهون و مجلس یدعون الله تعالى و یسألونه فقالکلا المجلسین الى خیر امّا هؤلاء فیدعون الله و اما هؤلاء فیتعلمون و یفقهون الجاهل هؤلاء افضل بالتعلیم ارسلت ثمقعد معهم.(44) پیامبر گرامی (ص) از منزل خارج شد به طرف مسجد آمد دید در مسجد دو مجلس است یک مجلس مجلس آموزشدین است و مجلس دیگر مجلس دعا فرمود هر دو مجلس خوب است اینان دعا مىکنند و اینان آموزش مىبینند وآموزش مىدهند اینان افضلند که من براى تعلیم مبعوث شدم آنگاه حضرت در مجلس آموزش دین نشست.
مجالسى که در آن تعلیم و تعلم معارف دینى است بوستانهاى بهشت است: عن رسول الله(ص) اذا امررتم بریاض الجنه فارتعوا قالوا یا رسول الله و ما ریاض الجنه قال حلق الذکر فان للهسیارات من الملائکه یطلبون حلق الذکر فاذا اتوا علیهم حفّوا بهم. (45) پیامبر اکرم(ص) فرمود آنگاه که گذر به بوستانهاى بهشت کردید بهرهمند شوید گفتند اى رسول خدا بوستانهاىبهشت کجاست حضرت فرمود حلقههاى یاد خدا همانند خداوند را فرشتگان بسیارى است که به دنبال حلقههاى ذکرخدا مىگردند وقتى حلقه ذکر یافتند آنها را احاطه مىکنند.
قال بعض العلماء حلق الذکر هى مجالس الحلال و الحرام کیف تشترى و تبیع و تصلى و تصوم و تنکح و تطلق وتحج و اشباه ذلک.(46) بعضى از علماء گفتهاند حلقههاى ذکر مجالس حلال و حرام است چگونه بخرى چگونه بفروشى نماز بخوانى، روزه بگیرى، نکاح و طلاق داشته باشیم، حج انجام دهى.
اکثر مشتریان مجالس با حال مذهبى را جوانان تشکیل مىدهد، مطلوب ائمه از جوانان تفقه در دین بوده امامباقر(ع) فرمود: لو اتیت بشاب من شباب الشیعه لایتنفقه فى الدین لادبته.(47) اگر جوانى از جوانان شیعه را نزدم بیاورندکه آموزش دینى ندارد تحقیقاً تأدیبش مىکنم. سخن این نیست که مداحى نباشد سخن اینست مانند گذشته هر کسى کار خودش را که خطیب براى مردمقرآن، حدیث، فقه بگوید مداح هم مرثیه سرائى که در این صورت که شور و شعور توأم شده نقش آفرینى مىکند ومهمتر از اینها مسئله رهبرى اندیشه جوانان است که باید قطعاً به دست عالمان دین شناس تحصیلکرده حوزههاىعلمیه باشد.
3- برخورد کاسبکارانه
دیگر آسیب عزاداریها برخورد کاسبکارانه با این مقوله است که از مصادیق بارز استئکال به اهل بیت(ع) است.که در روایات مورد نکوهش قرار گرفته است و هر چه هم تورم بالا مىرود با قیمتهاى نجومى بالا مىبرند قیمت را! امام صادق(ع) فرمود: من اراد الحدیث لمنفعه الدنیا لم یکن له فى الاخره نصیب و من اراد به الاخره اعطاه اللهخیر الدنیا و الاخره.(48)آن کس که حدیث را براى منفعت دنیا بخواهد در آخرت بهرهاى ندارد و آنکس که حدیث را براى خدا و آخرتبخواهد خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا خواهد کرد. حضرت امام(ع) فرمود: از راه ما _ حدیث ما، محبت ما ومانند آن _ ارتزاق نکن.(49) یا اباالنعمان لا تستأکل بنا الناس فلا یزیدک الله بذلک الافقراً. از راه ما ارتزاق نکن که خداوند بر فقرت خواهدافزود.(50) این مربوط به آنان است که برخورد کاسبکارانه با معارف، مدایح، مراثى اهل بیت(ع) دارند و همانند کالا با آنبرخورد مىکنند. حساب آنان که تنها براى خدا در عرصه نشر معارف و گسترش فضایل و مناقب اهل بیت تلاشمىکنند و مردم از سر عشق به خاندان عصمت و طهارت به آنها هدیه مىدهند طبق تصریح روایات معصومین از اینانجداست و اینان مورد نکوهش نیستند.
ج. راهکارها
براى مقابله با این آسیبها توجه به چند نکته ضرورى است و به دنبال آن طرح خود را در این زمینه تقدیم مىکنم.
1. آنکه پیوسته در بیان و نقد این آسیبها توجه داشته باشیم که اصل عزادارى آسیب نبیند. نباید بگونهاىانتقاد کرد که برپا کننده مجلس مداح، خطیب و مانند آن به کلى دلسرد شوند.
2. باید در رابطه با این آسیبها همان شیوهاى را که در فقه آمده آرام و به تدریج مقابله صورت گیرد بسیارى ازاین نابسامانیها با نصیحت موعظه و منطق قابل حل است نباید به گونهاى برخورد شود که موجب لجبازى بیشتر گردد.
3. باید این آسیبها آنقدر از سوى بزرگان مطرح شود که ناهنجارى و ضد ارزش بودن اینها به صورت یکگفتمان و فرهنگ در آید این هم نیاز به شجاعت دارد هم آبرو دادن براى دین نباید از جوسازیها هراسید و باید بهتکلیف عمل کرد.
در دیدارى که هفته قبل با برخى از مراجع عظام تقلید داشتم نکات آموزندهاى از برخورد صریح بزرگان با غلو شنیدم که عبرتآموز است: آیتالله العظمى صافى فرمودند: ذاکرى نزد آیتالله العظمى بروجردى خواند:
هذه فاطمه بنت الاسد
اقبلت تحمل لاهوت الابد
یعنی: این فاطمه بنت اسد است که خداى ابدى را با خود حمل مىکند. آن مرحوم برخورد کرد و دیگر اجازه ادامه مداحى را باو نداد و وقتى یکى از بزرگان در این رابطه وساطت کردآقاى بروجردى فرمود ما نباید از کنار غلو سطحى بگذریم بعد آن مرحوم فرمود شنیدم مداحى مىخواند:
تو باین جمال و خوبى چه به طور جلوه آئى
ارنى بگو به آن کس که بگفت لن ترانى
این غلو است چرا این گونه اشعار در مداحیها خوانده مىشود. از شاگردان امام شنیدم امام در مجالس روضه خوانى بر درست خواندن مقتل و رعایت موازین بسیار مصربودند.
علماء دین پاسدار مکتبند نباید بگذارند از هیچ ناحیهاى مکتب آسیب ببیند، بزرگانى که سر سلسله جنبان دیندر بلددند بر این مطلب حساس باشند اگر دیدند خطیبى غلو مىگوید، مداحى غلو مىگویند ملاحظات را کناربگذارند و نهى از منکر کنند، ممکن است برخى جوسازى کرده حتى آبروریزى کنند اما قطعاً خداوند جبران خواهدکرد که ان الله یدافع عن الذین آمنوا... خداوند از مؤمنان دفاع خواهد کرد.
4. باید در عرصه انتقاد هم از افراط و تفریط خوددارى کنیم نمىتوان هر روایتى که منقبتى بلند از مناقباهل بیت(ع) را گفته است و در حد فهم ما نیست بلافاصله رمى به غلو کنیم. که فرمودند: نزلونا عن الربوبیته و قولوا فیناما شئتم. ما را از خدائى پایین بیاورید آنگاه هر چه در فضلمان خواستید بگویید. یا هر مطلبى که به گوشمان خورد و مادر کتابها آن را ندیده بودیم آنرا رمى به کذب کنیم که این عکس مطلوب را نتیجه مىدهد و یا در جانب تفریط ازجوسازیها بهراسیم در مقابل غلو صریح موضع نگیریم در مقابل دروغ صریح موضع نگیریم که مبادا ما را رمى به ضدولایت کنند که ما باید مصداق الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احداً الا الله. آنان که رسالت الهى خودرا انجام داده و تنها از او خشیت_ خوف همراه با تعظیم _ داشته و جز از خدا از کسى دیگر خشیت ندارند، باشیم.
5. دراین رابطه طرحى در سال1368 خدمت مقام معظم رهبرى ارسال کردهام که خلاصه آن این است که بایدجریان مداحى در کشور سامان یابد این سامان باید از سوى خود مداحها باشد نه دولتى که قطعاً نتیجه نمىدهد به اینترتیب که مداحان هر استان مثلاً از هر پنجاه مداح یک نفر نماینده تعیین کنند، اینها در تهران جمع شوند مثلاً تعداد حدود پنجاه مداحى که منتخب مداحان کشورند مجمع عمومى باشند از بین خود 7 یا 9 نفر را به عنوان مجمع مرکزىمداحان برگزینند این مجمع عهده دار ساماندهى امر مداحى در امورذیل گردد:
1. از علما مجتهد تاریخ در حوزه بخواهند در ابواب مقتل همه معصومین درست از نادرست مشخص کنند، بهاین ترتیب که از کل مداحها بخواهند که آنچه مثلاً در رابطه با حضرت اباالفضل(ع) مىخوانند ارسال کنند و اینها درجمع عالمان مجتهد تاریخ در حوزه ارزیابى گردد آنچه دروغ صریح است اعلام شود وآنچه پرورش روضه است و یاقطع به کذب آن نیست اعلام شود به این ترتیب به تدریج چه بسا به تهیه مقتل عصرى مىرسیم.
2. آموزش مداحى در کشور سامان دهند و این عرصه مقدس را از ابتذال موسیقى لهوى حفظ کنند.
3. تخلفات حرفهاى را معرفى کرده و خود شیوه برخورد را تبیین کنند.
4. در مناسبتهاى ویژه هم شعر و هم سبک جدید مناسب را به مداحها عرضه کنند.
5. مداحان شایسته را تشویق و به رسانهها اعلام کنند و به مداحان خاطى ابتدا تذکر کتبى دهند و در ادامهبرخورد قانونى کنند. _ برخورد قانونى که خود مجمع مرکزى مداحان مشخص مىکند _ و برخى وظائف دیگر.
جهت ساماندهى این تشکیلات براى دوره اول این انتخاب نمایندهاى از سوى مقام معظم رهبرى مدظلّهنظارت کنند تا افراد صالح گزینش شوند براى ادوار بعدى خود همین مجمع آیین نامه نوشته و جهت سلامت جریاننماینده مقام معظم رهبرى فیلتر نهایى باشد.
این پیش نویس آنچیزى است که در رابطه با مداحى به نظر مىرسد. روشن است که نظرات عزیزان مىتوانداین پیش نویس را کامل و قابل عرضه کند.
والسلام علیکم و رحمه الله برکاته ـ سید احمد خاتمى ـ 16/6/84 ـ 2 شعبان المعظم 1326
-------------------------
1. شورا، آیه 23.
2. حج/32.
3. نساء/48
4. سنن ابن ماجه، ج481/ 1.
5. مقتل خوارزمى، ج1، ص88.
6. مجمع الزوائد هیثمى، ج9، ص189.
7. مقتل خوارزمى، ج1، ص159.
8. مقتل خوارزمى، ج2، ص167.
9. در این زمینه ر.ک: سیرتنا و سنتنا سیره نبینا از مرحوم علامه امینى و کتاب اقناع اللائم از مرحوم سید محسن امین.
10. کامل الزیارات، ص174.
11. قیام عاشورا در کلام و بیان امام خمینى..
12. همان.
13. همان.
14. روزنامه جمهورى اسلامى 5/3/83.
15. کشف الاسرار، ص173.
16. کشف الاسرار، ص141.
17. سوره شورى، 23.
18. سوره سبأ، 47.
19. سوره فرقان، 57.
20. اهل البیت فى الکتاب و السنه.
21. نهج البلاغه، خطبه 97.
22. اهل البیت فى الکتاب و السنه، ص101 به نقل از کشف الغمه، ج2، ص35. امالى طوسى، 482، کفایه الاثر، ص111.
23. مجله هیأت ماهنامه تخصصى هیأت رزمندگان اسلام شماره 9، ص5 و ص6.
24. الغدیر، ج2، ص295.
25. الغدیر، ج2، ص307، الانمانى، ج17، ص43.
26. سوره نساء، آیه 171.
27. سوره مائده، آیه 77.
28. مسند احمد بن حنبل.
29. بحارالانوار، ج25، ص284.
30. بحارالانوار، ج18، ص552 مستدرک الوسائل، ج18، ص17.
31. بحارالانوار، ج25، ص266.
32. اهل البیت فى الکتاب و السنه.
33. مجموعه آثار، ج17، ص613.
34. سوره منافقون، آیه 8.
35. ارشاد مفید 260. 259. تاریخ طبرى، ج4، ص318 و ص319.
36. عوائد الایام، ص700.
37. رسائل شیخ انصارى.
38. کفایه الاصول، ج2، ص70.
39. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید.
40. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج4، ص111 و ص112.
41. وسائل الشیعه، ج4، باب 24 ابواب قراءه القرآن، ص858، ح1.
42. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید.
43. کامل الزیارات، باب 108، ح1، با تصحیح علامه امینى.
44. منیه المرید، ص106.
45. همان.
46. همان.
47. المحاسن، ج1، ص357. میزان الحکمه، ج4، ص1401_ کلمه شباب _.
48. اصول کافى، ج1، ص46.
49. اصول کافى، ج2، ص338.
50. امالى شیخ مفید، ص182.
http://www.rahpouyan.com/speech/heyat.asp
· بسم الله الرحمن الرحیم
هیئت علیه هیئت ـ 15/6/82
کانون فرهنگی رهپویان وصال ـ سخنرانی سید محمد انجوی نژاد
همان طور که وعده داده بودیم ، امشب بحث هیئت علیه هیئت رو داریم که من خواهش می کنم که عزیزان خوب گوش بدهند و ان شاءالله بعد هم مبلغ باشند ، همین طور منتقد و اگر بحثی هست ، من خواهش می کنم که بگن صحبت کنیم ، جواب بدیم . به هرحال نظراتی که اینجا گفته می شه ، کاملاَ شخصیه . گرچه برداشت خودم هست از قضایای مختلف ، اما احتمال خطا خیلی زیاده . انسان ممکن الخطاست و یک خطریه یک در حقیقت مشکلی در این امر بوده که من این بحث رو بیان می کنم .
اهمیت مجالس سوگواری وشادی اهلبیت(س):
اهمیت مجلس سوگواری و شادی اهل بیت (س) در تاریخ تشیع ، به کرات توسط علما ، بزرگان ، همچنین توسط کسانی که برای ما الگو هستند ، ذکر شده . یکی از بالاترین و شاید بگیم حتی بالاترین فرد تاریخ بشریت بعد از معصومین (ع) که حضرت امام (ره) باشند علی رغم همه درجات علمی و اون کیاست و سیاست و مصلحت اندیشیشون که همه توقع دارند که خیلی ماورایی و خیلی منطقی و عقلی صحبت کنند تمام مسائل دین را یک طرف می گذارند و می گویند که ما هرچه داریم ، از همین تو سر و سینه زدنها و از همین جلسات است و اگر اسلام زنده است ، بخاطر این مکتبه . از نظر تجربی بسیار راحت قابل اثباته ، خیلی از ماها که گنهکار بودیم ، از این راه توبه کردیم . خیلی از ماها که اهل خیلی از مسائل معنوی و حتی مادی نبودیم ، از این جلسات این چیزها را گرفتیم و خیلی از ماها آدم شدیم به یُمن وجود این جلسات .
چرا هیئت علیه هیئت!؟
خُب ،دشمنان ما هم سالهاست دارند کاری می کنند و چون کار می کنند ، می یان نقطه های قوت ما رو صدمه می زنند . مثلاً از بعد از انقلاب به این ور ، علی رغم اینکه خودشون الگو برداری کردند از کلمه “ولایت فقیه ” و سعی می کنند در نظامهای خودشون ، بدون که اسم ببرند یک همچنین سیستمی رو اجرا کنند ، از این ور خیلی سعی کردند که ما رو ازاین اصل دور کنند که امام (ره) فرمودند که تا ولایت باشد ، ما حفظ می شیم . یکی از چیزهایی که خیلی مؤثر و مهم بود و دشمنان جدی گرفته بودند ، از زمان مستر همفر تا الان و یکدفعه خیلی جدی گرفتند ، این بحث آقا اباعبدالله (ع) است . کِی خیلی جدی گرفتند ؟ من همون زمان یک منبر 10 جلسه ای تحت عنوان سیاست عاشورا صحبت کردم که هم جزوه اش هست ، هم سی دی آن . و کاملاًمکتب امام حسین (ع) رو باز کردیم و انشاءالله اگر زنده باشیم عدالت عاشورا را در محرم بعدی ، بُعدهای دیگه ای،بُعدهای حکومتی مکتب امام حسین (ع) رو باز می کنیم . همون موقع من یک تکه کوچکی از صحبتهام این بحث بود که اون رو عرض می کنم و بقیه اش هم توی این دو سال یک سری تغییر و تحولاتی ایجاد شده عرض می کنم . اون زمان چه اتفاقی افتاد ؟ اتفاق این بود که دهه محرم به نوروز خورد و بسیار تکیه کردند براین که آقا ملّیت ، ملی گرایی ، نوروز ، سنت های ایرانی ، چهارشنبه سوری و فلان و فلان ، دید و بازدید ، سال تحویل، و دیدند حتی بی دین ترین فرد این مملکت امام حسین (ع) را رها نکرد ، یکدفعه اینها خیلی ناراحت شدند ، اصلاً فکر نمی کردند . اونجا بود که اولین سمینار برای بررسی این نقطه قوت ایرانِ شیعه و لطمه زدن به آن در امریکا تشکیل شد که در این سمینار عده ای از علمای وهابی و عده ای از متفکرین امریکایی دور هم نشستند و یک بررسی کردند ، ببینند قضیه چیست ؟ غافل از اینکه با این بررسی های مادی ، نمی توانند به اون ارتباط عاطفی غیبی شیعه با آقا اباعبدالله (ع) پی ببرند . گفتند آقا نمی دونیم چه خبره ، فقط می دونیم اینها اسم حسین (ع) که میاد ، خوب و بدشون همه چیز رو ول می کنند . اینها نسبت به اهل بیت (س) یک حالت خاصی دارند و به قول شهیدِ بزرگوار علامه مطهری از لحظه تولد در باطن و بطنشون محبت اهل بیت سرشته شده . اینها درک نمی کنند ، نمی فهمند یعنی چه ، چون اینها با دیدگاه مادی نگاه می کنند . اما کسانی که اونجا نشسته اند ، یک مقدار آدمای متفکری بودند . لذا گفتند بهترین راه لطمه زدن به این نقطه قوت این است که ما بیاییم و دقیقاً یک آلترناتیسازی کنیم ، دقیقاً مشابه همین جلسات رو درست کنیم و اینها آرام آرام جلسات رو از مسیر اصلی اش خارج کنند . بحث هیئت علیه هیئت را به این دلیل اسمش رو گذاشتیم ، برای اینکه هیچ چی علیه هیئت نمی تواند مقابله کند ، مگر یک هیئت دیگه و کسانی که در این مملکت پیروی کردند از سیستم اینها ، شاید 99% شون اصلا نمی دونند دارند چه کار می کنند . یعنی اگر همین بحث ان شاءالله با تبلیغ شما و بچه ها که دارند زحمت می کشند کشوری بشود خیلی جاها از کشور که من این بحث رو کردم برای کادر و بقیه هیئت ها ، کلاً سیستمشون رو تغییر دادند . اینها یعنی در حقیقت انسانهای پاک ، انسانهای مخلص ، انسانهای باصفا ، اما جاهل . و دوستی هستند که آب به آسیاب دشمن می ریزند . لذا ما به هیچ وجه به چشم دشمن به اینها نگاه نمی کنیم . یک درصدی هستند دارند به این جماعت خط می دهند ، اینها مغرضند و هیچ بعید نیست اگر یک زمانی در مملکت ما ، این قدرت تشخیص بالا برود که بابا این نقطه قوت رو که مقام معظم رهبری می فرمایند ، تنها راه مقابله با شبیخون فرهنگی دشمن همین جلسات و هیئات مذهبی است ، اگر یک عده به این عقلانیت برسند که مراقب این چیزها باشند ، این خیلی خوبه . مثلاَ بنده ای که آخوند هستم ، اگر الان یک “ واو ” رو اینور و اونور بگم ،دادگاه ویژه روحانیت است که خوبه نظارت می کنه بر کار من . اما یک مداح و یک هیئتی هیچ کس بر اون نظارت ندارد که چی گفت ، چی کار کرد . هیچ کس هم برخورد نمی کنه . ولی دیگه اون قدر این آش شور بشه که سر و صدای آشپز هم در بیاد . وگرنه زیاد کاری ندارن .
· ریشه این ضعف چیست؟
خُب این ضعف است . از چی شروع می شه ، از یک ریشه شروع می شه و ریشه در این هست که عمر 57 ساله امام حسین (ع) خلاصه شود در چند ساعت صبح عاشورا . این اولین قدمی است که اشکال برای ما ایجاد می کنه . یک سال یک هیئتی برنامه بگیرد ، توی این یک سال ، از این چند ساعت هیچ برنامه ای فراتر نداره ، فقط متن شعرها و سبکها فرق می کنه . هیچ برنامه ای . دلیلش چیه ؟ الان دلیلش رو هم خدمتتون می گم . خب قصد ما از این بحث آیا به جان برخی هیئتها افتادنه ؟ نه ! در پیشگاه امام حسین (ع) ما قصد فضولی نداریم . ما داریم همه هیئتهای کشور را که خوبند ، داریم سعی می کنیم که اشکالات رو برطرف کنیم تا خدایی نکرده ، اون بلایی رو که برخی سر امام زمانِ ما در آوردند و امام زمان رو تبدیل کردند به عامل تخدیر ، رؤیا ، خواب و . . . این بلا رو سر امام حسین (ع) در نیاورند . بحث فقط همینه . هیچ دعوایی با کسی نداریم ، هیچ اسمی نمی بریم ، هیچ شخص خاصی مد نظرمون نیست ، یک فرهنگ رو داریم نقد می کنیم ، این فرهنگ ممکنه در جلسات خودمون باشه ، در جلسات خیلی از شما باشه ، در خیلی از جلسات کشور باشه ، خیلی جاها هم نباشه . این فرهنگ رو داریم نقد می کنیم .
چگونگی جلسات مذهبی درکشور:
دو گروه جلسات مذهبی در کشور داریم : یک گروه کسانی هستند که بسیار افراط می کنند در محبت ، درست آ . اصلاَ من هنوز به انحرافات نرسیدم . درست . اینها فقط اهل اشک و عزاداری و سینه زنی و بدون هیچ اشکالی و یک گروه فقط در معرفت ، سخنرانی ، جلسه ، کلاس و در پایانش هم توسل و التماس دعا و هر دو گروه مشتریان خاص دارند و نمی توانند این مشتریها رو جذب کنند . عشق و معرفت دو بال است که اگر این دو بال با هم حرکت کنند بالا می ریم و اگر یک بال حرکت کند ، دور خودمون می گردیم و دور خود گشتن به معنای خسته شدن ، دلزدگی ، بریدن مستمع و رفتنش است . لذا این جمعیتها همیشه توی یک حد ثابتی می مونه . بالا نمی ره ، پایین می یاد و همشون گله
می کنند که آقا حال تو جلسات نیست . اون یکی می گه قدر ما رو نمی دونند ، علم مثلاً از بین رفته ابهت و عظمتش . حالا از ریشه و پایه که بگذریم ، یک سری اعمال ظاهری رو می خوایم نقد کنیم .
اشکالات چیست؟
حالا اشکالات چیه ؟
1ـ فرهنگی که این جلسات ترویج می کنه ، مستمع را به سمت انزوا و گوشه گیری و از مردم بریدن منفی پیش می بره . یعنی مستمع یک جوری بار میاد که یواش یواش حرفی برای عموم مردم نداره ، و حرفهای عموم مردم رو هم بر نمی تابد ، تحمل نمی کند . مستمع تو یک وادی میره که در این وادی ، آرزوهاش در چند بعد خلاصه می شه . زیارت کربلا یعنی زیارت یک مرقد . زیارت حرم حضرت عباس (ع) ، زیارت بین الحرمین ، امام رضا (ع) و بساطی برای اشک ، گریه و تو سر و سینه زدن و ابداً هیچ راه حل و کانالی برای ارتباط با مردم نداره . همین دوتاکلمه حرفی رو که می زنم رو هم نمی تونه بزنه . اگر این مستمع را ببری ، حتی اون مجری رو ببری تو یه محیطی که این محیط کاملا با این فرهنگ
بیگانه اند ، ابدا نمی تونه ترویج کنه این فرهنگ رو . مثلاً از یکی از متولیان یکی از جلسات سؤال می شه که آقا به نظر شما با جوونا چکار کنیم ؟ می گه : آقا جوونا رو بیارید تو جلسه ما . بعد می گیم آقا وقتی میان تو جلسه های شما این چیزها را می بینید و یک مقداری براشون سنگینه ، چه کار کنیم ؟ می گه آقا این کار ، کار عشق است ربطی به دین نداره . همین که هست . نمی تونه ارتباط برقرار کنه، با قشر دانشگاهی نمی تونه ارتباط برقرار کنه . با دبیرستانی که مورد تهاجم فرهنگی واقع شده نمی تونه ارتباط برقرار کنه و ارتباطی که اون با قشری برقرار می کنه ، یک ارتباط کاملاً موقتیه . یعنی در تصاویر کاملاً جلسه به جلسه و سال به سال ، مستع مقابل ، قیافه ها عوض شده . تو این سن و سال پایینی ، با القاء یک سری هیجانات می توانند نگهدارند . اما به دلیل اینکه حرفی برای گفتن ندارند و نمی تونند با جمعهای مختلف ارتباط برقرار کنند ، نمی تونند در انجمن معلمها حرفی بزنند ، برای استادهای دانشگاه حرفی ندارند ، تو دانشگاه علوم پزشکی ساکتند . برای یک سری مستمیعنی که واقعاَ در یک سطح پایین سواد قرار دارند ، کم سواد بودن ، گناه نیست . یعنی من اصلاً نگفتم که آدمای بدیند . بحث اینه که آیا مکتب امام حسین (ع) اینقدر محدوده ؟ یعنی واقعاً امام حسین (ع) حرفی برای گفتن برای اینها نداره و بعد اتفاقاً با اینگونه نشون دادن تصویر از آقا اباعبدالله (ع) اغلبِ جو جامعه رو در این دورانی که تکنولوژی داره حرف اول رو می زنه و مردم بیشتر دنبال 4 خط مطلبند، بعد بنشینند گریه کنند ، تا توجیه نشوند نمی تونند این کار رو بکنند اینا نمی تونند این حرف رو بزنند ، حتی اگر صد نفر اینا رو جمع کنی فقط بگی دلیل سینه زدن چیست ؟ یک دلیل علمی برای سینه زدن نمی تونند بگن . ما علممون سینه زدن رواثبات کرده . من تو بحث چاکراها و اینکه چاکراهای قلب با ضربه حساس می شه و مرکز عاطفی انسان رو به تحرک وادار می کنه ، از نظر علمی برای سینه زدن خیلی حرفها زدیم . برای هیجانات . الان یک سری مشکلات این تیپی دارند و متاسفانه علی رغم صحبتهایی که من شخصاً به خیلی از اینها کردم و قبول کردند ، نمی یان تو میدون . نمی دونم چرا ؟ می گه آقا قبول دارم ، ولی خب حالا . چرا ؟ دلیلش اینه که کمبود علم دارند . یعنی یک کتاب که می دی دستش ، می گی بخون ، می گه آقا ول کن ، حال و حوصله کتاب خوندن رو ندارم . عزیز من ، تو جوون رو مقابلت نشوندی و قراره از تو مکتب امام حسین (ع) رو فرا بگیره . تو چرا احساس وظیفه نمی کنی که از بقیه سالهای زندگی امام حسین (ع) بتونی مطلب به خوردش بدی ؟ بله ! امشب خیلی خوب گریه می کند ، اشک می ریزد ، خدا پدر هر دوتون هم بیامرزه ، دست هردوتون رو هم
می بوسم . اما صبح تو دبیرستان و دانشگاه این جوون نیاز به یک حرفهای دیگه هم دارد . چرا بهش نگفتی ؟ وقتی اومد تو جلسه تو و برگشت آیا حرفی برای این که تو جامعه بتونه تحوّل ایجاد کنه یاد گرفت ؟ بعد چون حرف برای گفتن نداره منزوی می شه ، بعد متاسفانه ، متاسفانه، اینو دل بدید ، انزوا یواش یواش به بریدن دچار می شه . ما یه 10 ، 20 سالی تو این وادی هستیم . رفقای خودمون که بغل دستمون سینه می زدن ، نمی دونم استکان تو سر خودشون خرد می کردند ، نمی دونم فلان و فلان ، داریم می بینیم الان خیلی هاشون کجان ؟!!!. نه حسینی ، نه علی ای ، نه خدایی ، هیچی. برای اینکه اون زمان فقط هیجانشو ارضا می کرد . وقتی با اینها صحبت می شه ، می گن آقا قبول ، درست می گی . اما فلانی می دونی ، من که داغ می کنم دیگه دست خودم نیست . می گم عزیز من تو مروج فرهنگ امام حسینی . خب این جوان امانت نزد تو است . اگر فردا بِبُرِه ، در اثر برخوردهای تو و این فرهنگی که داری بهش القاء می کنی ، آیا روز قیامت می تونی جواب بدی ؟ ما متولی حسینیه هستیم ، می تونی جواب بدی ؟ تا بحث معرفت پیش میاد ،می گن : بله ، نمی دونم از تاریخ اسلام می گن . آقا تاریخ اسلام چیه ؟ صحبت امام حسین (ع) ، مرام امام حسین (ع) ، زندگی امام حسین (ع) . حالا بهش می رسیم . اجازه بدین یواش یواش بریم جلو .
· عدم شناخت معارف اهلبیت(س):
ولّی فقط علی (ع) . خیلی خوب قربونت هم برم ، اصلاً طرفدار ولایت فقیه هم نیستم مثلاً . خیلی خُب ، مقام معظم رهبری هم نمی خوایم ، تو مگر نمی گی ولی فقط علی (ع) ، بفرما ، 4 خط از نهج البلاغه برای من بخون . 3 تا دونه حدیث می تونی از امام حسین (ع) برای من بگی ؟ غیر از احادیث گریه و بکا و تباکی که اینا رو برای گرم کردن مجلس از بر کردیم که بگیم ملت گریه کنن . می تونی بگی ؟ در کتابخانت فرهنگ سخنان امام حسین (ع) داری ؟ از صحیفه سجادیه چیزی بلدی ؟ خُب ! مگه نمی گی ولی من علی (ع) است ، من می خوام بشینم ، زانو بزنم ، درمقابل تو عاشق دلداده آقا امیر المؤمنین (ع) استماع کنم ، نهج البلاغه را برای من شرح کن ، ببینم ولی تو چی گفته ؟ چرا بیگانه ایم ؟ این نوکری امام حسین (ع) اینطوریه ؟ قنبر نوکر علیِ ، مرد می خواست بره با قنبر بحث کنه ، این نوکر علیه دیگه . غلام سیه چرده امام حسین (ع) مرد می خواست بره باهاش بحث کنه . از اباعبدالله معرفت گرفته .
عدم توجه به شرایط موجود جامعه :
· ( سوره بقره / آیه 104 ) می فرماید “ یا ایها الذین امنو لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا ” قضیه به این بر می گرده که پیغمبر اکرم (ص) هنگامی که سخنرانی می فرمودند ، به ملت می گفتند “ راعنا ” یعنی رعایت کنید حال ما را . آرام باشید ، گوش کنید . خب “ راعنا ” در کلام عرب ، یکبار از رعیه گرفته می شه (رعایت ) ، یکبار از رَعَنَ گرفته می شه یعنی ( خر کردن ) . خب ، مشرکین اومدن گفتند پیغمبر (ص) که می گه راعنا ، می دونستند می گه راعیا . ( می دونستن از رعایت گرفته می شه ) ، پیغمبر (ص) که داره می گه راعنا یعنی دارم خرتون می کنم . اینطوری می گفتن دیگه . لذا قرآن فرمود : پیغمبر اکرم (ص) با اینکه اونها می دونن تو راست می گی ، با اینکه خودت هم می دونی با اینکه همه می دونن ،اما نگو “ راعنا ” ، بگو “ انظرنا ” . به من نگاه کنید . چرا ؟ شرایط جامعه را درک کن .آقا ! قربونتم برم ، من سگ سگ امام حسین (ع) هم نیستم . خیلی خُب ، ولی وقتی که در جامعه ، برداشتها ، برداشتهای منفیِ تو اجازه نداری همچنین حرفی رو بزنی . قرآن داره بهت می گه . کی سگ امام حسین (ع) می شه ، غلط بکنم من سگ امام حسین (ع) بشم، اصلا نمی رسم به این پایه ها . اما قرار نیست تو جامعه ما اینطوری بگیم ، قرآن داره می گه رعایت کنید . مسائل را بر طبق شرایط موجود تطبیق بدید . اجازه بدید فرهنگ امام حسین (ع) عموم مردم رو بگیره ، فراگیر باشه ، می خوای “ عو عو ” کنی بکن ، من کاریت ندارم اما اینو دیگه ظبطش نکن و تو کشور پخش کن . خب بابا ! یک عده دارن می خندن ، من دارم می سوزم که جلسه ابا عبدالله (ع) یک عده بزنن بخندن . این کار را نکن قربونت برم .
استفاده ازاشعارضعیف:
بعد اشعار ضیف ، باز از کتاب ستودگان و ستایشگران مقام معظم رهبری .ایشون فرمودند : که عزیزانی که شعرضعیف میگن ، خدا قبول کنه ، اینها رو برای خودشون نگه دارند ، نخونند ، برخی از نوارها و چیزهایی که می شنوم دریغ از یک خط که با وزن و قافیه باشد محض رضای خدا یک خط . هر که از راه می رسه ، یه چیزی بهش می ده بخونه ، می خونه . با آهنگ هم جورش می کنن . خب این درست نیست . اهل بیت داره تضعیف می شه ، شعرای بزرگ ما ، حضرت آقای مؤید ، حضرت آقای انسانی ، حضرت آقای سازگار و حضرت آقای ژولیده . اینها دارن می سوزن ، شعر داره تضیف می شه ، این شعر ها چیه می خونید ؟ خیلی خب لازمه ؟ بازم می گم بخون 4، 5 خط ، ده دقیقه از مجلس . نه از اول تا آخر مجلست . اون رو هم تو رو خدا با وزن و قافیه بخون . تو همین شعرها 4 خط شعر حسابی هم بخون ، نگذارید این دیوانها مهجور شوند ، آقا جوونه ها نمی پسندند . الان رو جوون پسندی رو هم بهشون اثبات می کنم که چی رو می پسندند . من بهتون می گم آقا با این وضعیت می بینیم که شعر ها بسیار ضعیف داره خونده میشه این خلاف دستور ولایت است 0 آقا فرمودند نخونید . تو معتقد به ولایت فقیه نیستی مثلا میگی نعوذ بالله آقا نمی فهمند ، آقا عاشق نیستند ، ما رو درک نمی کنن . خیلی خب کلاً شعر ضیف نخون ، حالا ، آقا هیچی نگفتن . یک شاعر کی ، یک بچه سوم دبیرستانی که کتاب عروض خونده باشد کنار دستت داشته باش ، چون شما هنوز خیلی هاتون به این رده ها نرسیده اید . بگو داداش اینو چک کن ببین قافیه داره یا نه ، فقط یک قافیه داشته باشد ما توقع زیادی هم نداریم . بعد اشعاری که تماما از یک سری کلماتی صحبت می شود که اصلا نمی دونی اینها تو فرهنگ اهل بیت یعنی چه ؟یک تابلوی هیئتی رو دیدم این تابلو تبلیغات بود . خب به صورت کج ، افقی ، کار گرافیکی کرده بود ، هنرمند ، افقی ، از بالا تا پایین عکس سگ کشیدن و نوشتند : “ هیئت سگهای دیوانه قنبر ” . اون شهرستانی که صدای منو بعداً احتمالاً می شنود واین هیئت رو می بینند ، از قول من به اونها بگن خواهش می کنم ، دستتون رو می بوسم ، آقا ! اصلاً من سگ خود شمام . اما این کار رو نکنید و پوستر رنگی ! ! چه بودجه ای پشتش است ؟ یعنی چی ؟ من خودم سگ دیونه قنبر هم نیستم . اما این تابلو یعنی چی ؟
بهاندادن به سخنرانی:
بعد بحث سخنرانی ، آقا ! سخنران می ذاریم . خیلی خب ، من هم می دونم سخنران می ذارید ، اما جلسه با 5 نفر شروع می شه ، سخنران می شینه سخنرانی می کنه ، برای زیارت عاشورا می شن 15 نفر ، اولِ امام زمان (عج) می شن 200 نفر ، آخرش هم می شن 300 نفر ( مثلاً ) . این دیگه بزرگترین جلساتشونه . جلسه هفتگی ها رو داریم می گیم . کی میاد پای سخنرانی ؟ برای اینکه تو خودت نیومدی بشینی پای سخنرانی . اولش خود تو بیا بشین ، تو خودت هم سخنران آوردی که تا وقتی مردم جمع بشن که بیان تو بخونی براشون “ هی بده ، می بده ” . تو برای این سخنرانت رو آوردی ، خودت هم سخنرانت را الکی آوردی . سخنرانی که می گی می ذاریم ، ملت استقبال نمی کنند ، برای اینه که تو خودت به سخنرانت بها نمی دی . کدوم سخنران ؟ حالا من کاری به این ندارم که بحث منبر ما تو کشور ضعیف پیاده می شه . من اصلاً رو منبر و روحانیت بحث نمی کنم . چون این صحبت اصلاً جاش اینجا نیست ، برای اینکه جایگاه خاصی دارد ، در جایگاه خاصش هم همیشه گفتیم و همیشه کسی گوش نکرده ، ولی من قبول دارم که واقعاً خودمون بها نمی دیم . یکی از هیئات کشور که من رفتم و اینجوری بودند و صحبت کردم و کلاً تغییر کردن و برنامه ای که گذاشتند ، گفتند : آقا ! ما سخنران خوب گیر نیاوردیم ، VCD های سخنرانان خوب را گرفتند . اول جلسه می گذارند و مردم هم استفبال می کنند، دیگه مردم رفتند ، نشستند . سخنرانی که تو می ذاری ، زیارت عاشورایی که تو می ذاری و این کارهایی که داری می کنی که آمار به من بدی که اینها هستش . آقا ! من می دونم ، داری اما هیچکی نمی یاد ، برای اینکه تو خودت نیستی . تو خودت اول واحد میای ، اول شور میای ، تو خودت اول یه جای خاصی میای ، تو خودت نیستی . جوون بیچاره تو رو الگو قرار داده ، تو رکن جلسه ای . کجایی ؟ تو خودت اهل معرفت نیستی ، تو اصلاً یه جوری برخورد می کنی که اینها از هر چی سخنرانی است بدشون میاد . تو دیگه علما و مراجع رو قبول نداری . به خود من گفتند آقا اینها نمی فهمند، عاشق نیستند ، عاشق نشدی ! نمی دونی عاشقی چه مزه ای داره . دیوونگی چه جوریه ؟ بعد حتی متأسفانه به علما توهین ناجور می کنند ؛ و من خیلی ناراحتم که زمانه ای شده است که در هیچ زمانی در طول تاریخ ایران به مراجع کسی توهین نمی کرد ، حتی زمان شاه لعنت الله علیه و رژیم گذشته به مراجع کسی توهین نمی کرد ، ولی الان تو مستمعی را بار آوردی که داره به مراجع تقلید فحش میده . غلط کرده فلانی ، نمی فهمد . این را ما صد بار شنیدیم . این خیانت را ما چگونه جبران کنیم ؟ از اون ور احترام مداح واجب است . بنده در اساتید خودم دیدم که مداحان رو دستشون رو بوسیدن و من می دیدم این مداح ، مداح متقی نیست و خودش هم می داند . جایگاه مداح مقدس است . احترامش واجب است و باید به مداح احترام گذاشت . اما چرا خودت به بقیه و به مراجع و بزرگان احترام نمی گذاری ؟
صدا به جای عمل وتقوا !
این تکه رو متولیان هیئات مذهبی خوب گوش بدهند . عمل . آقا فلانی نمی خواد بیاد ؟ برای چی بیاد ؟ خیلی قشنگ می خونه ، مگه می خوایم کنسرت موسیقی بگیریم ؟ چرا سؤال نمی کنند که آیا اهل نماز شب هست یا نه ؟ چرا سوال نمی کنند که این آدم متقی است یا نه ؟ چرا سوال نمی کنند که این بنده خدا اهل عمل است یا نه ؟ چرا از رفتارش سوال نمی کنید ؟ چرا از خلوتهاش سوال نمی کنی ؟ چرا سوال نمی کنی که آیا نمازش رو اول وقت می خونه یا نه ؟ قشنگ می خونه ؟ متولیان هیئات مذهبی ؟ می دونی این جوونی که مقابل این مداح و بنده می شینه و با چه اخلاصی میاد دست و پای اونها را می بوسد . می دونی این فکر می کنه با ملائکه طرفه و غافل از اینکه این کسی که بیرونش ملت رو کشته ، در درونش هیچ نداره ، حتی به نماز اول وقتش مقید نیست . بها می دی به این ؟ برو باهاش صحبت کن ، قشنگ می خونه ؟ همین ، مداحی اهل بیت همین شد ؟ حضرت آیت الله امجد می فرمایند : بالاتر از مداحی اهل بیت چیزی نیست ، داره این رو می گه ؟ قشنگ می خونه ؟ همین ؟ خبر داری که مثلاً اشک داره یا نه ؟ در وادی امام حسین (ع) که توقع داره مردم خودشونو بکشن خودش هیچ خلوتی داره که توش اشک بریزه ؟ وقتی یه مداح دیگه داره می خونه این همینجوری نشسته داره نگاه می کنه که! این خودش اشک داره؟سوزداره؟ اخلاص داره؟ اول اینها روچک کن،بعد بگوقشنگ می خونه یا نه، به درد مجلس ما می خوره یا نه ؟ غره نشده؟ مغرورنیست؟ آقا ! متولیانی که از حضرت زینب (س) و رقیه (س) دم می زنند ، بهترین ماشین رو داره ، بهترین خونه رو داره ، بهترین غذا رو می خوره و دو قُرت و نیمش هم از مردم طلبکاره ، کوچکترین بی احترامی رو هم بر نمی تابه ، بهش بر می خوره ، لحظه ای نمی تونه تحمل کنه یک کسی بهش بی احترامی کنه ، پس کدوم زینب و رقیه (س) ؟ تو که خوب می خوری ، خوب می خوابی ، راحت هستی ، شغل هم که نداری ، خداتومن هم برای هر جلسه داری پول می گیری . این رو دعوت کنیم بیاد ؟ متولیان هیئات مذهبی ؟ بعد اون مستمعی که به این دل می بنده و بهش نزدیک می شه و اینجوری تو می خوره ، بعد تو جواب می دی که از دین می بُرّه ؟ اول چک کنید که اخلاقش چه جوریه ؟ تقواش چه جوریه ؟ قشنگ می خونه ؟ قشنگ بخونه . آقا ! صدا نشان دهنده تقوا نیست ، سبک هم نشان دهنده تقوا نیست . مداح اهل بیت در درجه اول باید تقوا داشته باشه . داره ؟ چک کردی ؟ چک کن ، عزیز دلم چک کن . خدا رحمت کنه غلام علی رجبی رو ، صداش هم زیاد آنچنانی نبود ، شروع می کرد همه وجود آدم اشک می شد . اینا کجان ؟ تو مسجد گوهرشاد بدون صوت ، کجان ؟ جلسه ای ما الان نداریم که یک ساعت و نیم بگذره و بخونند و بعد که رفتند حتی یک قطره هم اشک نریخته باشند . مگر غیر از اینه ؟ چرا ؟ نَفَس تاثیر نداره ؟ اول باید اینو چک کنی ؟ ببینیم چه خبره ؟ لذا اگر یک وقتی می بینید ما تو جلساتمون یک روال خاصی داریم ، یک وقت فکر نکنید ما جای کار نداریم ، خیلی جای کارهم داریم . ما اگر صد ساعت مراسم بگیریم ، همه می یان ، 200 تا مداح هم می تونیم دعوت کنیم ، اما متأسفانه ما داریم به یک چیزهای دیگه دقت می کنیم . این جوانان مقابل ما ، خیلی زود به ما دل می بندند و خیلی زود احساس ملکوتی بودن در طرف مقابل می کنند ، بعد اگر نزدیک بشه ، می بُرّه ، می گه اینه ؟ کدوم رقیه (س) ؟ همین الان داشت از پای پیاده و خار بیابون می خوندا ! . . همین الان داشت از فلان می گفت . در خونه امام حسین (ع) چقدر زیبا فرمود یکی از دوستان مداح ، در درگاه امام حسین ما اومدیم نوکر باشیم ، اما خیلی از ماها داریم آقایی می کنیم ، بی احترامی رو هم تحمل نمی کنیم ، مردم رو آدم حساب نمی کنیم ، یک جلسه بریم یک کم صوت خراب باشه به زمین و زمان فحش می دیم . یک وقت یک شهرستانی ، این ور و اون ورِ ، خب بدبخت صوت نداره ، آقا چکار باید بکنیم ؟ نظم ندارن . آقا مستمعی که بنده هر هفته دارم باهاش توکانون سینه می زنم هیچ وقت هیچ جای کشور گیر نمی یارم که اینقدر با من مَچ باشند ، باید عصبانی بشم ، برو آقا شما بلد نیستید ، یعنی چی آقا ؟ هیچ جای کشور آدم مستمع خودشو نمی تونه پیدا کنه . هیچ مداحی در هیچ جای کشور مستمع خودشو نمی تونه پیدا کنه ، با همدیگه کاملا مچند . روستاها و شهرستانهای کوچیک چون سینه زن ندارن با ید برن گم شن ؟ خب پس کو ؟ پس تکلیف امام حسین (ع) کو ؟ پس ما چکار کنیم ؟ آقا چند تا سینه زن داری ؟ گریه کن هستند ؟ خوب داد می زنن ؟!! هنر داشته باش ، همین ها رو راه بنداز . من مداحی دیدم که جمعیتی که اصلاً اهل حال نبودند رو حال آورد .اما خب اینجوری هم نشده ، گریه کردن ، رفتن دیگه ، ولی کارشو کرده ، زحمتشو کشیده ، یک مقداری ما متأسفانه تنبل شدیم ، نمی رن آقا ! پاشونو از شهر خودشون بیرون نمی ذارن ، آقا ما شهرستان نمی ریم . عزیز من چرا نمی ری ؟ شهرستان فلانه ، کی می گه شهرستان فلانه . بنده به عنوان یک تجربه دارم می گم ، 200 تا شهر در سال می رم هرچی شهر کوچکتر ، بچه هاش مخلصتر ، پاکتر و با صفاتر . هر چی شهر بزرگتر ، با غل و غش تر ، دوروتر ، ریاکارتر و بی وفاتر . این قاعده است و عمومیت داره . اسثنائات را کاری نداریم . کی می گه مستمع شهرستان بدرد نمی خوره ، دقیقاً همین حالتی رو که نسبت به شهدای مراکز داریم،وفقط آنها رو مطرح می کنیم . حالا به اونها کاری نداریم . دیگه چی ؟
جا انداختن فرهنگ جبهه وجهاد درهیئتها:
آقا یک زمانی ، زمان جنگ ، هیئاتی بودن در کشور که اینها خودشونو برای امام حسین (ع) می کشتن ، داد و فریاد ، نیم ساعت گریه ، زمزمه و اشک . اما هرچی امام می گفت برین جبهه نمی رفتند . در حال حاضر داریم مستمع اینطوری بار میاریم . هیئاتی بودند در شهر که در دهه محرم جبهه رفته هاشون بر می گشتن تو هیئتاشون سینه می زدن . فرهنگ امام حسین (ع) اینه ؟ باید اهل جنگ و جهاد بار بیاریم . باید تو جلساتتون یه جوری از جهاد و جنگ صحبت کنید ، بچه ها عاشق شهادت بشن . مُردن در جلسات حضرت زهرا (س) خیلی سعادت است ، اما به شرطی که شهادت نباشه . اگر شهادت بود اول شهادت ، اگه نبود حالا بعد اینجا ( در رده دوم ) . می گیم آقا مقام معظم رهبری مریضند ، یک دعایی بهشون بکنید ، آقا مریضند، می گه ما غیر از امام حسین (ع) اسم هیچ کسی رو نمی یاریم . خیلی خب ، هفته بعد می بینیم می گه در ضمن عمه حاج فلانی مریضه ، التماس دعا گفته ،این مشکل نیست ؟ مادر بزرگ فلان پیر غلام مریضه که حالا اگه بمیره هم زیاد فرقی نمی کنه . مادربزرگِ پیره دیگه . عمر خودشو هم کرده . رهبرش مریضه ، نه آقا ! اسم فقط ، اسم امام حسین (ع) . نه تو یه چیز دیگت . یه چیزیت می شه و گرنه صد تا عمه و خاله و فلان و فلان را داری دعا می کنی .
توجیهات :
می خواهیم جوانها راجذب کنیم.
آقا ما داریم جوونها رو جذب می کنیم . جوونها رو دارید جذب می کنید ؟ منو ببخشید چون این قضیه
می خواد تو کشور پخش بشه ، من مجبورم بگم خدا منو ذلیل کنه ، اگه بخوام مغرور بشم یه روزی ، خدا منو زمین بزنه . اگه فکر کنم اینا از منه ،بزرگترین جلسه هفتگی کشور مال ماست . الان هم دارید می بینید . یعنی هیچ جای کشور جلسات هفتگی با این عظمت نیست ، الان برادرها بیرونند ، خواهرها هم بیرونند . جذب جوون رو به من نمی خواد یاد بدی . خب من هیچی نیستم ، خاک بر سر من کنند . اما ببینید ما جوون جذب کردیم . بزرگی که می گه جذب جوون و جلساتی که من می دونم بین 40 ، 50 ، 200 ، به این بردهای تبلیغاتی وسی دی هانگاه نکنید ، من همه این جلسات رو رفتم . 40 ، 50 ، 60 ، 100 ، 200 همین حدودا . شق القمر کنه 300 نفر . کجا ؟ تو شهرهای مذهبی . اون وقت ما در شیراز که به فرموده یکی از بزرگان ، یکی از شهرهایی است که داخلش فساد زیاده ، بزرگترین جلسه هفتگی رو در کشور داریم وبا 98% ، 99% جوان . خب ، روال جلسات ما همینه که می بینید . منبر داریم و این بچه ها از اول منبر میان می شینن ، بعد هم گریه می کنیم . آخر همین نوار هم خواهید دید که آقا ما تو شور و گریه و عزاداریمون هیچ دست کمی نداریم .
می شه همه اینها رو هم با هم داشت . نمی خواد جذب جوون رو به رخ من بکشید و خیلی از مستمعینی که اینجا هستند روز به روزدارن بالاتر میان ، گرچه ریزش همه جا دارند ، ما هم داریم . لذا جذب جوون راه داره عزیز من ، مدیریت فرهنگی عبارت از این یک مسجد یا حسینیه و یک مداح و یک سخنران نیست . راه داره ، من خواهش می کنم از جاهای دیگه کشور که این صحبتها رو می شنوند ، اگر می خواید راهشو پیدا کنید ما جزوه و نوار تحت عنوان مدیریت فرهنگی داریم . ببینید چی گفتیم ، روانشناسی ، جامعه شناسی ، اقتصاد ، جهانی شدن ، متافیزیک و . . . مدیریت اسلامی و مدیریت دانشگاه را با هم تلفیق کردیم ، گفتیم که راههای جذب جوون اینه . جوون داره میاد و تو همین شیراز هیچ جلسه دیگه ای که حالاهرچقدر هم که داغ باشه به هیچ وجه قابل مقایسه به این جلسه نیست و خود بچه های خودمون هم می بینند . چرا اینجوریه ؟ برای اینکه جذب جوان به این چیزها نیست قربونت برم . جذب جوون یک تخصص می خواد ، تو که می خوای کار فرهنگی کنی ، باید در حد دکترای کار فرهنگی کار بلد باشی . باید بین مقوله کار کردن و حال کردن ، تفکیک قائل بشی . می خوای حال کنی ، یا می خوای کار کنی ؟ جلسات هفتگی ما ، هفتگیه . مناسبت که لازم نیست ، آقا مستمع ما میاد می شینه ، می گه آقای انجوی ببخشید 60 ـ 70% از ما که میایم می شینیم از اینکه شما پیرهنتون رو در میاریدلخت می شید سینه می زنید ناراحتیم . می گم خیلی خب در نمی یاریم . مگه پیرهن در آوردن واجبه . ضمن اینکه من از آخرین فتوایی که از آیت الله مکارم شیرازی عرض می کنم ، فتواشون این بود که پیرهن در آوردن و لخت شدن و سینه زدن اشکال شرعی داره . به این اصلاً کاری نداریم ، مقلدین آقای مکارم هم نباشند ، لخت می شیم و سینه می زنیم ، تو احیاهای شب جمعه هم در میاریم و سینه می زنیم و این تأیید رو هم از مقام معظم رهبری داریم . اشکالی ندارداونا که مقلدآقا هستند یا برخی مراجع دیگه .
حال کردن به جای کارکردن.
اما اینو خدمتتون عرض کنم که وقتی می خوایم برای عموم کار کنیم ، باید قید حال کردن رو بزنیم کارکنیم. می خوای حال کنی جلسه خصوصی هم داشته باش . ( مثل احیاهای شب جمعه ما ) ساعت یک شروع می کنیم تا سه ، مناجات ، روضه ، گریه ، سینه هم می زنیم . ما جوون رو درک می کنیم . احساسات جوان قابل تقدیره ، احساسات جوان را به پستی خواهی در مقابل معشوق من درک می کنم . احساسات جوان را به هیجان من درک می کنم . با همین جوانها هیجان داریم ، گریه هم می کنیم ، نعره هم می زنیم ، فریاد هم می زنیم ، پیرهنمون رو هم در میاریم ، لخت می کنیم ، سینه هم می زنیم ، نمی دونم هزار تا کارهای داغ هم انجام می دیم ، روضه هم می خونیم ، سبک هم می خونیم ، شور هم می گیریم ، واحد هم می زنیم ، خیال همه راحت ، بنده خودم مداحم . این آخوندی و منبر حاشیه مداحیه . من به مداحی علاقه دارم و این منبر برای اینه که مداحیم بهتر جا بیفته ؛ و عزیزانی که این نوار را می شنوند و یا الان هستند ، به جای اینکه گله کنند ، بیان یا بحث کنن یا بشینند فکر کنند ، ببینند به کجا می رسند . مخالفت ما با این فرهنگ بود نه با اشخاص . خیلی از این اشخاص نمی دونن ، سطح فرهنگیشون ، سطح سوادشون بالا نیست و دارن با این مرام کار می کنن .
توجه به فتواهای جدید.
ما این اعلام خطر را کردیم ، روش هم کار می کنیم تا به گوش همه برسه و فتواهای علما و مراجع برای ما سنده . بعضی از فتواها هست اما ببینید مراجع می ترسند در باب امام حسین (ع) فتوا بِدن . برخی از فتواهای قدیمی رو به رخ من نکشید ، من قبلاً اینا رو دیدم . فتوایی که مال مقام معظم رهبریه مربوط به چند سال پیش است . ببینید امروز چی می گن . فتواهایی که ما دیروز و پریروز از تمام مراجع گرفتیم بر چیزهایی که من گفتم صحه می گذاره .
عموم رادر نظر بگیرید.
در عموم این کارها رو نکنید ، در عموم صدای سگ در نیاورید ، در عموم نگید من سگم ، در عموم به صورتتون لطمه نزنید ، در عموم با صورت روی زمین نرید ، حواستون به دشمنهای خارجی باشه ، با فرهنگی که انسانها رو به تخدیر دچار می کنه مقابله کنید . نگذارید امام حسین (ع) همون بلایی سرش بیاد که سر امام زمان (عج) آمد . نگذار حجتیه بشود حسینیه . و مراقب باشید هر اشکی به درد نمی خورد . اشکی به درد می خوره که بعدش تو بهترین درس خون بشی ، بهترین کارمند بشی ، بهترین کسی بشی که در جامعه ات مؤثر باشی ، بهترین جهاد کن باشی ، بهترین پیرو ولایت باشی ، کسی باشی که برای جهان بتونی فکر کنی ، کسی باشی که از خودت و محوطه حال کردنت بیای بیرون کار کنی ، محوطه حال کردن و خلوتتو برای یک ساعت خاصی بگذاری . اوقاتت رو به بطالت نگذرانی . صبح تا شب نوار گوش ندی . پای سفره و تو ماشین و این ور و اون ور نوار گوش ندی ، همین طور همراش تکون و مکون نخوری و خیلی چیزهای دیگه . پای روضه که می شینی اشک داشته باشی ، گریه کنی ، اهل معرفت باشی ، شعردرست بخونی ، مداحی رو که می خوای بهش دل بدی تقواش رو چک کنی .
رعایت شأن مداحی.
بنده و سایر مداحان اهل بیت سعی کنیم ساده زندگی کنیم ، از پول پرستی بپرهیزیم ، مثل فقرا زندگی کنیم ، در سطح پایین مردم زندگی کنیم ، اگر از رقیه (س) دم می زنیم مثل رقیه (س) غذا بخوریم ، از غذاهای چرب،غذاهایی که گیر 90% مستمعینمون نمی یاد بپرهیزیم ، اهل چلوکباب و جوجه کباب و فلان و فلان از صبح تا شب نباشیم ، برای شکممون زندگی نکنیم ، درد رو احساس کنیم ، به خودمون سختی بدیم . سوار هواپیما که شدیم نگیم خسته شدم ، خجالت بکش . بنده اگه یه وقت بخوام اوقات فراغتم رو طی کنم می رم سوار هواپیما می شم که هیچ وقت نمی شم ، خسته شدم ، چکار کردی ؟ هواپیما سوار شدم اومدم ، منت هم سر مردم می ذاره ، آقا ما خسته شدیم ، عزیزم با هواپیما اومدی که ! یه مقدار عافیت طلبی رو از خودمون دور کنیم ، با رنج خو بگیریم ، دردمند باشیم ، این جملات خیلی مهمه . کلمات کلیدیه ، اون مداحی می تونه بسوزونه که خودش اهل درد باشه . اون مداح
می تونه از سختی های زینب (س) بگه ، که سختی کشیده باشه ، شکمشو بتونه کنترل کنه ، چشمشو بتونه کنترل کنه ، زبانش رو بتونه کنترل کنه و شما جوان های عزیز ، خواهر و برادرش ، “ آواز دهل شنیدن از دور خوش است ” مطلب رو گرفتید ؟ هیچ کس از ما و همکاران ما معصوم نیستند ، ملائکه نیستند ، قطبت العارفین نیستند ، اینها رو برید در منازل آیت الله بهجت و مقام معظم رهبری و آیت الله فلان و فلان پیدا کنید . خیلی از ماها اسیر هوای نفسیم ، خیلی از ماها بنده شهرتیم ، خیلی از ماها بنده ریا هستیم ، خیلی از ماها خوندنامون ، گفتنامون با عملکردامون با زندگیمون فرق می کنه ، با دو تا شنیدن و صحبت کردن از ما رویا در ذهن خودت نساز ، خوبهای ما و گلها ی ماهم خار دارند ، هیچ انسانی بدون نقص نیست و به نزدیک شدنِ به خیلی ازماها و امثال بنده ،شما ممکن است از دین زده بشید ، بشین استفادتو کن ، برو . نمی خواد دور من بگردی ، دور هیچ کدوم از ما نمی خواد بگردی ، نمی خواد دست و پای منو ببوسی ، دست بکشی و تبرک کنی ، هیچ کدوم از ما اهل تبرّک دادن نیستیم ، خیالت راحت . این که دارم می گم از قول همه دارم می گم ، بعضیاشون از بُعد تواضعشونه حرفشون، بعضیاشون واقعا قابل تبرکند . اما تو اینجوری برخورد نکن ، ما رو خراب می کنی ، تو که اینجوری برخورد می کنی من فکر می کنم کسی شدم ، احساس نمی کنم که آقا هیئتی که منو دعوت می کنه بنده به اون هیئت بدهکارم . چون من یک ساعت صحبت می کنم ، اون بدبخت یک ماه بدون پول دویده ، بدون هیچ چشم داشت مادی ، شهرتشو من دارم می برم ، محبوبیتش رو من می گیرم ، اون بدبخت اومده زمینه ساز شهرت و محبوبیت من در یک شهرستانی شده . من به اونها بدهکارم . اگه یه وقتی می بینم که تو زحمت افتاده به خاطر من، من باید خجالت بکشم ، نه اینکه طلبکار باشم . من باید دست اونها رو ببوسم نه اینکه توقع داشته باشم که بی احترامی به من نکنن . نمی دونن شأن مداح اهل بیت چیست ؟ اگر مداح اهل بیت شأن دارد اون مداحی شأن دارد که می داند شأن ندارد ، اونی که فکر می کنه خودش شأن داره ، هیچ شأنی نداره . عنایت کردید .
سخن آخر:
دوستتون دارم که دارم اینجوری می گم ، به همه خوننده ها هستم ، من خاک پای همشون هستم ، از همشون پایین ترم . اما نمی تونم ببینم فرهنگ آقامون داره به انحراف کشیده می شه و نمی تونم ببینم در درگاه آقامون ما نوکرها می خوایم آقایی کنیم ، سروری کنیم . مگه نمی گی در درگاه آقامون سگی ، سگ که اینقدر خودشو نمی گیره . تا حالا دیدی سگ با هواپیما بیاد و بگه خسته شدم ، ان شاءالله خدا ما را اهل فهم و فکر در درگاه اهل بیت قرار بده ، هر چقدر ارادت دارید به آقا امام حسین (ع) و دوست دارید که دستگاه امام حسین از این مباحث تهی بشه ، صلواتتون رو غرا و کوبنده بفرستید .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته